غزه به معنای واقعی کلمه...
 
آنچه قدرت مدعایی غرب را در حقوق بشر، صلح، محیط زیست، بهداشت و حقوق کودک به چالش کشید، صرفاً سکوت غرب در قبال جنایت نبود بلکه همراهی غرب با نسل‌کشی بود و این همراهی از جنس حمایت پشت پرده نبود. کشتن زن و کودک، کادر درمان و بیش از صد کارمند سازمان ملل با حمایت غرب انجام شد. این حمایت هم از طریق قدرت سخت و سلاح و هم تضمین خفه کردن شورای امنیت در قبال این جنایات بود.
 غزه به معنای واقعی کلمه کارگاه غربشناسی شد و حرکت ملت‌های جهان ابتدا علیه غرب بود و غرب این بدنامی را به جان خرید تا تعهد تاریخی خود را به اثبات برساند.
دموکراسی و  آزادی مدعایی غرب در حوادث غزه به چالش کشیده شد.حوادث و کشتار غزه ثابت کرد صهیونیست‌ها چه جایگاهی در نزد حاکمان غرب دارند و در عین حال این جایگاه در نزد ملل غربی چقدر متزلزل است.
 غزه مدعیات یک تمدن را به چالش کشیده است و سروری غرب و سیادت آن در تحولات بشری آینده را با چالش مواجه کرده است. غزه گرانیگاه اعتبارزدایی از غرب بود.
در حوادثی مانند حمایت از داعش یا کشتن کودکان یمنی، غرب برای توجیه جهان ماسک‌هایی بر چهره خود زده بود.
اما داستان غزه متفاوت است. مردم غرب امروز شرمنده جهانیان هستند.
 تخریب بیمارستان، مدرسه، مسجد، کلیسا، خیریه، دانشگاه و منازل مسکونی در غزه با سلاح و اراده غرب انجام شده است و این آورده‌ای از آورده‌های جمهوری اسلامی برای برملا کردن چهره کریه غرب نیز می‌باشد.
اکنون می‌توان این فرهنگ را نهادینه کرد که کت و شلوار و کراوات و اتو و ادکلن و شیک بودن فقط صورت ظاهری غرب است و سیرت و باطن آن در غزه مشاهده شد و  همان‌جا دفن گردید. غزه قتلگاه کودکان و زنان و همزمان قبرستان اعتبار غرب بود...